1. چابکی کسبوکار چیست؟
چابکی کسبوکار (Business Agility) شامل توانمندیها و روشهایی است که یک شرکت را قادر به آمادگی برای واکنش سریع به موقعیتهای جدید و پیشبینی نشده نموده و امکان تغییر استراتژی، مدل عملیاتی و محصولات/خدمات را در کمترین زمان ممکن فراهم میسازد. به زبان ساده، چابکی به معنای توانایی واکنش سریع در هر زمان و موقعیت با هر سطحی از تغییرات مورد انتظار است. چابکی کسبوکار، موضوعی بسیار فراتر از روشهای مرسوم چابک در تولید نرمافزار/محصول است. چابکی کسبوکار میتواند شامل چابکی در استراتژی، مدل عملیاتی، رهبری، فناوری، تشکیلات و فرهنگ سازمانی باشد.
2. چرا چابکی برای مدیران و صاحبان صنایع اهمیت یافته؟
در عصر دیجیتال، چابکی کسبوکار به یکی از پرطرفدارترین مفاهیم برای مدیران و صاحبان صنایع تبدیل شده است. به قول بیل گیتس، “موفقیت امروز مستلزم چابکی و انگیزه (تلاشی) دایمی برای بازاندیشی، تجدید قوا، واکنش و اختراع مجدد است[1]“.
ترند مهم چابکی کسبوکار با عناوین مشابهی مانند “چابکی سازمانی” ، “تشکیلات چابک”، “تطبیقپذیری سازمانی” و چابکی در مقیاس بزرگ” نیز شناخته میشود. در این بخش به دلایل پرطرفدار شدن ترند چابکی کسبوکار میپردازیم:
در گذشته، مقیاس (بزرگی) سازمان، برگ برنده مهمی در رقابت و تجارت محسوب میشد بطوریکه شرکتهای بزرگ (اصطلاحا غولهای صنعت) بهراحتی شرکتهای کوچک نوآور و کارامد را حذف میکردند یا مالکیت آنها را خریداری مینمودند. امروز اما قواعد کسبوکار عوض شده و بسیاری از غولهای قدیمی بهدلیل ساختارهای بزرگ و پیچیده از سرعت تغییرات فناوری و بازار عقب افتادهاند و شرکتهای نوآور به واسطه چابکی در تصمیمگیری و اجرا و بهرهمندی از فرصتهای نوین فناوری به سرعت غولها را شکست میدهند و از بازار بیرون میکنند. در عصر دیجیتال، ویژگی مقیاسپذیری (Scalability) کسبوکار – قابلیت رشد سریع مقیاس محصولات، خدمات و مشتریان در سازمان – فاکتور مهمی در برتری استراتژیک محسوب میشود و این ویژگی با چابکی کسبوکار، همبستگی مستقیم دارد.
خلاصه آنکه فضای کسبوکارهای امروزی به شدت متفاوت از گذشته است. قواعد و نیاز بازار به سرعت در حال تغییر هستند که ناشی از ظهور فناوریهای مدرن، انفجار اطلاعات و تغییر نیاز مشتریان است. در این محیط جدید با آشفتگی و عدم قطعیت دائمی، مدلهای سنتی (کلاسیک) دیگر جوابگو نیستند. سازمانها و صنایع، در این شرایط جدید باید در تمامی ابعاد و سطوح، چابک باشند و نه فقط در تولید محصول یا نرمافزار؛ چنین قابلیتی مستلزم راهکاری جامعنگر، سیستماتیک و استراتژیک به چابکی است.
3. تاریخچه مفاهیم چابک: از صنعت نرمافزار تا چابکی کسبوکار و سازمان
شروع مفاهیم چابک در نرمافزار بود، جاییکه تولید نرمافزارهای بزرگ، پیچیده و جدید با چالشهای متعددی همراه بود. هزینههای هنگفت و زمان طولانی صرف میشد و در نهایت نیز محصول نهایی (نرمافزار آماده) رضایت مشتریان را فراهم نمیکرد. سرانجام گروه اندکی از افراد سرشناس دنیای نرمافزار دور هم جمعشدند و در سال 2001، مانیفست چابک شامل مجموعهای از ارزشها و اصول را برای روش جدید توسعه نرمافزار با تمرکز بر افراد، نرمافزار قابل اجرا، همکاری با مشتری و پاسخ سریع به تغییرات معرفی کردند. این مانیفست، پایهگذار متدهای محبوبی مانند اسکرام(Scrum) و کانبان(kanban) شد.
تا مدتها روشهای چابک به صورت فرمال (رسمی) صرفا توسط برنامهنویسان و تیمهای آیتی استفاده میشد تا اینکه به تدریج سایر واحدهای سازمانی نیز به این موضوع علاقمند شدند. واحد بازاریابی (Marketing) و فروش در عصر دیجیتال نمیتوانست بهروشهای سنتی ماموریت خود را انجام دهد و لذا از اولین واحدهای غیرآیتی بود که روشهای چابک را امتحان کرد. به تدریج سایر واحدهای سازمانی نیز به روشهای چابک علاقمند شدند. روشهای چابک البته معایب و مشکلاتی را نیز داشتند و بهرحال منتقدانی نیز داشته و دارند.
اما مفاهیم چابک صرفا محدود به روش انجام یک کار (پروژه، وظیفه،..) نیست و به تدریج مفاهیمی مانند چابکی کسبوکار و سازمان چابک مورد توجه مدیران قرار گرفت. اکنون چابکی در سطوح استراتژی، مدل عملیاتی و تشکیلات مطرح شده است.
شرکت آمازون نمونه معروفی از چابکی کسبوکار دربرابر فرصتهای جدید و تغییرات بازار است بطوریکه از یک فروشنده کتاب در دهه 1990 به فروشنده تقریبا همهچیز (کالا، نرمافزار، لوازم دستدوم، محصولات سینمایی، …) با شعار “مشتریمحورترین شرکت روی کره زمین” تبدیل شد. آمازون از این همه فراتر رفت و تعدادی کسبوکارهای جانبی و مکمل (مانند IMDB, Alexa) را خریداری کرد. ورود به بازار بزرگ پخش آنلاین ویدیو و ارایه دستگاه پخش Fire TV که خود یک بازار مهم محسوب میشود در کنار محصولات مهمی مانند Kindle که برای مطالعه کتاب الکترونیک ارایه شده نشان دهنده جهتگیری این شرکت به زنجیره ارزش محصولات و خدمات است. در کنار همه این محصولات و خدمات، سرمایهگذاری آمازون در فناوری اطلاعات و خصوصا زیرساختهای پردازش ابری(AWS) باعث موفقیت بزرگی شده بطوریکه حدود 12 درصد از کل درامد آمازون تنها از این زیرساخت است.
چابکی سازمانی، قابلیتی استراتژیک و رویکردی کلنگر است که نگرش، اصول، مدلها و ابزارهایی را برای سازمانها فراهم میکند تا در برابر تغییرات شتابان، پیروز شوند. این فراتر از شیوههای مرسوم توسعه نرمافزاری چابک است، زیرا هدف آن انعطافپذیری، نوآوری و پیشرفت در کل سازمان است
4. معماری چابک
اگرچه برای مفاهیم چابکی کسبوکار هنوز چارچوب یا متد مرجعی ارایه نشده است، اما برای “معماری چابک” استاندارد OOA توسط گروه باز (Open Group) ارایه شده است که میتواند تا حدی راهگشا باشد.
استاندارد معماری چابک باز (Open Agile Architecture) مشخصا برای عصر دیجیتال و تسریع چابکی در تحول دیجیتال ارایه شده است و در مقایسه با روشهای کلاسیک معماری سازمانی که مبتنی بر برنامهریزی جامعنگر، از بالا به پایین و بلندمدت هستند، این استاندارد بر روشهای نوین همکارانه، نتیجهمحور و توسعه تکاملی-تدریجی در پاسخ به نیازهای کسبوکار و تطبیق با محیط جدید تاکید دارد. برخلاف متدهای چابک در مهندسی نرمافزار که مفهوم چابکی را صرفا در مقیاس تولید یک سیستم نرمافزاری یا یک پروژه تبیین میکنند، هدف و مضمون استاندارد O-AA معماری چابک سازمانی است.
استاندارد جدید گروه باز، رهنمودها و بهروشهایی برای معماری سازمانی در عصر دیجیتال و مبتنی بر متدهای چابک ارایه مینماید تا معماران و رهبران سازمانی بتوانند با بینش نوین و ابزارهای مناسب معماری سازمان دیجیتال را به عهده گیرند. لازم به ذکر است، به صورت سنتی اختلافی در مورد امکان همافزایی میان اصول معماری (کلنگری، جامعنگری) با روشهای چابک وجود داشته است. استاندارد O-AA گروه باز، تلاشی برای تبیین نحوه همافزایی میان این دو رهیافت است و به عبارت دیگر رهنمودی برای معماران عصر دیجیتال است که معماری را با سبک چابک انجام دهند.
علاوه بر این استاندارد، در سایر منابع و مراجع (متد چابک در معماری)، به اصول معماری چابک و تطبیقپذیر در سازمان اشاره شده است که میتوان مهمترین این اصول را به صورت ذیل جمعبندی نمود:
- کاهش سطوح سلسلهمراتبی و بروکراسی مدیریت-کنترل
- مشتری محوری و سرویسگرایی
- شبکهسازی و بهرهگیری از ظرفیت اکوسیستم
- تصمیمگیری غیرمتمرکز و توزیعشده
- تیمهای خودسازمانده و میان-کارکردی
- جریان داده بیدرنگ برای عملیات و تصمیمگیری
- چرخههای یادگیری و اقدام سریع
5. مزایای چابکی در مقیاس سازمان (کسبوکار)
شرکت معروف دیلیوت(Deloitte)، چابکی کسبوکار را در توانایی تطبیق سریع با تغییرات پویای بازار و تقاضای مشتریان تعریف کرده است. به عقیده دیلیوت سازمانها اغلب در تله “کارکردن به روش چابک” گرفتار شدهاند بهجای اینکه “واقعا چابک باشند”، و اینجا چرایی چابکی اهمیت پیدا میکند. براساس پژوهش سال 2024 شرکت دیلیوت، انگیزه حدود 70 درصد سازمانها از چابکی، سه مورد مهم بهرهوری، کارامدی هزینهکردها و بهینهسازی خروجیها بوده است. همچنین حدود 50 درصد پرسششوندگان از صنایع مختلف تولیدی و خدماتی، “چابکی کسبوکار” را اولویت مهم سازمان خود دانستهاند.
اطلاعات و گزارشهای متعددی از دستاوردهای سازمانهای چابک ارایه شده است، از جمله مطالعه موسسه Accenture نشان میدهد سازمانهای چابک 55% احتمال دستیابی به اهداف مالی پیشبینی شده را دارند در حالیکه این درصد برای سایر سازمانها کمتر از نصف (25%) است. پژوهش MIT بیانگر 27% سرعت رشد بیشتر و 30 درصد سودآوری بالاتر در سازمانهای چابک است و شرکت مککنزی از افزایش سود و قیمت سهام، کاهش هزینه و افزایش رضایت مشتریان و کارکنان به عنوان دستاوردهای چابکی کسبوکار یاد کرده است.
مزایای چابکی کسبوکار را میتوان به صورت ذیل جمعبندی نمود:
- قدرت رقابتپذیری بالاتر: در بازار پرنوسان و در مواجه با تغییرات مداوم محیط و انتظار مشتریان، ویژگی چابکی امکان واکنش بهموقع و موثر را برای سازمان فراهم میاورد و برگ برندهای برای غلبه بر رقبا در بازار خواهد بود.
- کسب رضایت مشتریان : ویژگی چابکی در سازمان منجر به شناخت سریع از نیازهای جدید مشتریان شده و در کمترین زمان ممکن محصولات یا خدمات جدید طراحی و روانه بازار میشود. چرخه جمعآوری و تحلیل نیاز/فیدبک تا طراحی و ارایه محصول جدید همگی در رویکرد چابک بهبود مییابد.
- زمان ارایه محصول به بازار سریعتر: سازمانهای چابک می توانند محصولات و خدمات جدید را سریعتر از سازمانهای سنتی توسعه و عرضه کنند، که به آنها کمک میکند از فرصتهای جدید بازار استفاده کنند و از رقبا جلو بزنند.
- فرهنگ نوآوری و تحول: شرکت چابک دارای فرهنگ چابک و چرخههای کوتاه یادگیری و بهبود است که مشوق هر نوع تغییر و نوآوری است (بجای مقاومت دربرابر تغییر). همه افراد در سازمان برای نوآوری و پیشنهاد ایدههای خلاقانه تشویق میشوند که این منجر به نهادینه شدن فرهنگ نواوری در سازمان میشود.
- بهبود کارتیمی و همکاری: سازمانهای چابک برای همکاری و کار گروهی ارزش قائل هستند، که به کارمندان کمک میکند تا به طور مؤثرتری با یکدیگر همکاری کنند و به اهداف مشترک دست یابند.
جمعبندی
جان زکمن – پدر معماری سازمانی – چابکی کسبوکار را توانایی تغییر ویژگیهای داینامیک سازمان در پاسخ به تغییرات بازار (اکوسیستم) یا نهادهای قانونگذار (بالادستی) میداند. ویژگیهایی که باید تغییر کند شامل هرچیزی میشود که در سازمان انرسی دارد و عملیات به آن وابسته است مانند ارزشها، اصول، خطمشیها و سرمایهگذاریها، همچنین ویژگیهای ساختاری مانند فرایندها، مسوولیتها، زمانبندیها، موجودیها، انگیزهها. (منبع)
ویژگی چابکی البته صفر یا یک نیست و میتواند در طیف یا بازهای تعریف شود، بنابراین میان دو سازمان، آنکه چابکی بیشتری نسبت به دیگری دارد، مزیت مهمی از نظر استراتژیک برای غلبه بر رقبا و بقا خواهد داشت. هر چه چابکی سازمان بیشتر باشد، دست استراتژیستهای سازمان برای رقابت و رشد در بازار داینامیک، بازتر خواهد بود.
در سلسله یاداشتهای آتی درباره “سازمان چابک” ، “مانیفست چابکی” و “معماری سازمانی چابک” بیشتر خواهم گفت.
[1] “Success today requires the agility and drive to constantly rethink, reinvigorate, react, and reinvent.” Bill Gates