تاریخچه چارچوب زکمن
نسخه اصلی (شش ستونی) چارچوب زکمن در سال 1992 و پنج سال پس از انتشار نسخه اول آن که شامل سه ستون بود، توسط سوا و زکمن در قالب مقالهای در ژورنال IBM منتشر شد (Swoa & Zachman, 1992). در این مقاله صراحتاً عبارت «معماری سازمانی» به کار برده نشده بود، اگرچه مضمون و کاربرد چارچوب فراتر از موضوع سیستمهای اطلاعاتی قرار میگرفت. جان زکمن (John Zachman) سرانجام در سال 1997 در مقالهای مشخصاً از اصطلاح معماری سازمانی برای توصیف چارچوب خود استفاده نمود و ضمن تشریح تاریخچه، مفاهیم و کاربردهای معماری سازمانی تأکید کرد که چارچوبی که وی از ابتدا طراحی کرده بود برای معماری سازمانی بوده اگرچه در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 هنوز «معماری سازمانی» مشهور نشده بود. وی بارها تصریح کرده است که چهل سال از عمرش را صرف یافتن پاسخ به این سؤال کلیدی کرده که معماری برای یک سازمان چه شکل و ساختاری دارد؟ نتیجه همه این چهل سال فعالیت در یک چارچوب با تعاریف روشن (واضح) از توصیفات جنبههای مختلف سازمان و روابط بین آنها تبلور پیدا کرده است.
چارچوب زکمن نقشی مهمی در ایجاد چارچوبهای دیگر (از بعد هستانشناسی و ماتریس محصولات) داشته است. وی در تبیین اهمیت پیدایش معماری سازمانی در دهه 80 و 90 میگوید: برای «عصر صنعت» که هدف آن خودکارسازی کارها و جایگزینی انسان با ماشین بود، چالش اصلی «سیستمها» بودند و نیاز ما «فراوردههای فرایند توسعه نرمافزار» بود، درحالیکه در «عصر اطلاعات» چالش ما مهار پیچیدگی و تغییرات «سازمان» است و سازمانهای موفق برای کاهش هزینه و زمان، انعطافپذیری و تعاملپذیری نیاز به «معماری سازمانی» دارند. معماری سازمانی شامل مجموعه کاملی از مدلهای پایه است که تمام جنبهها و حوزههای سازمان را توصیف نموده و به عبارتی «شالوده» سازمان قلمداد میشود.
چارچوب نهایی زکمن، شش جنبه داده، کارکرد، شبکه، افراد، زمان و انگیزه را تحت پوشش قرار میدهد (شکل زیر)، برای توصیف این جوانب نیز شش دیدگاه (منظر) تعریف شده است که عبارتاند از دیدگاههای مضمونی[1]، مفهومی، منطقی، فیزیکی، جزییات و سازمان واقعی.
اصول چارچوب زکمن:
- هر سیستم (سازمان) را میتوان با پاسخ به شش سؤال چه چیز، چگونه، کجا، چه کسی، چه زمان و چرا بهصورت کامل مدلسازی کرد.
- شش جنبه فوق پوششدهنده تمامی مدلهای حیاتی موردنیاز برای توسعه و پیادهسازی سیستم است.
- محدودیتهای دیدگاههای چارچوب بهصورت افزایشی عمل میکنند، یعنی محدودیتهای سطرهای پایینتر به محدودیتهای سطرهای بالاتر اضافه میشوند.
- هر ستون بیانگر یک جنبه مشخص از سیستم است تا بدینوسیله پیچیدگی هر مدل کاهش یابد.
- ستونها ترتیب ندارند.
- مدلهای هر ستون یکه و منحصربهفرد هستند.
- هر سطح یک دورنمای یکه و منحصربهفرد از سازمان را ارائه مینماید.
لازم به ذکر است، این چارچوب باوجود داشتن مفاهیم بنیادین و قالب خوشتعریف، درباره جزییات هر سلول و اینکه با چه نماد (زبان مدلسازی) و چگونه باید ایجاد شود، توضیحی نداده است. بهعبارتدیگر چارچوب زکمن یک مدل طبقهبندی است که به هستانشناسی معماری میپردازد.
چارچوب زکمن، مبتنی بر یک ماتریس هستانشناسی است که بهصورت مدلی ساده و خوشتعریف دیدگاههای معماری (سطرها)، جنبهها (ستونها) و محصولات (سلولها) را توصیف و تبیین میکند. در ادامه توضیح عناصر چارچوب (ماتریس زکمن) آورده شده است.
دیدگاههای چارچوب زکمن
دیدگاههای چارچوب زکمن به شرح ذیل هستند:
مقصود از فراوردههای سطر 1 (دیدگاه مضمونی)، تعریف حدود سازمان است و هر آنچه به سازمان مربوط یا برای آن ضروری است. در این سطر «حوزه[2]» و «مضمون[3]» معماری تعریف میشود تا در دیدگاههای پایینتر مورد استفاده قرار گیرد. منظور از حوزه معماری، مرز قلمروی است که معماری موردنظر را مشخص میکند، برای مثال در ستون داده، در این سطر دادههای کلان و مهم سازمان مشخص میشوند تا در سطر بعد (مالک) فهرست کلیه دادههای مربوط به کسبوکار و روابط آنها باهم (نمودار ارتباط موجودیت) مشخص گردد.
سطر یک را میتوان به «فهرست» یک کتاب تشبیه کرد که سرفصلها و مضمون (محدوده) مطالب در آن آورده شده و سطرهای بعدی را به محتوای کتاب تشبیه کرد که بهصورت تفصیلی و مشروح است. باید توجه داشت که هر آنچه در متن کتاب آمده است باید در «محدوده» فهرست و سرفصلهای آن قید شده باشد. بهطور خلاصه میتوان گفت که همانطور که فهرست کتاب، تعیین کننده حدود و مضمون آن هست، سطر یک چارچوب نیز نشاندهنده محدوده و حوزه معماری است. در این سطر با «فهرستها» بهجای «مدلها» سروکار داریم.
مقصود از مدلهای سطر 2 (دیدگاه مفهومی)، توصیف مفهومی از نقطهنظر مالکان سازمان است. در این سطر، کسبوکار سازمان را آنگونه که صاحبان کسبوکار (کارمندان، خبرگان و مدیران سازمان) شرح دادهاند، بهوسیله مدلهای مفهومی توصیف میکنیم. توصیف کلیه دادههایی که برای سازمان مهم هستند و روابط بین آنها (مدل معنائی دادهها)، فرآیندهای سازمان در راستای انجام وظایف سازمانی و چگونگی انجام آنها (مدل فرآیند کسبوکار)، مکانهایی که فرآیندها در آنجا انجام میشوند یا دادهها در آنجا نگهداری میشوند و چگونگی ارتباطات بین آنها (مدل لجستیکی کسبوکار)، کارمندان، واحدهای سازمانی و رابطه بین آنها (چارت سازمانی)، رخدادهای زمانی کسبوکار و عوامل تولید آنها (برنامه زمانبندی) و دست آخر، اهداف، محدودیتها و قوانین کسبوکار را در این سطر مدلسازی میکنیم. بهطور خلاصه میتوان گفت این سطر دیدگاه مالکان سازمان را از کسبوکار توصیف میکند و آنچه بهصورت فرآورده یا محصول تولید میشود، مدلسازی کسبوکار سازمان است.
مقصود از مدلهای سطر 3 (دیدگاه منطقی)، طراحی توصیفات سازمان بهصورت مدلهای منطقی ولی مستقل از فناوری است. در این سطر، مدل منطقی از طراحی سیستمهای (اطلاعاتی و غیر اطلاعاتی) موردنیاز ایجاد میشود. دادههای سازمان که باید ذخیره شوند و رابطه بین آنها (مدل داده منطقی)، طراحی منطقی سیستمها و زیرسیستمهایی که مسئول خودکارسازی فرآیندهای سازمان هستند (معماری نرمافزارها)، طراحی منطقی شبکه و خطوط ارتباطی جهت پشتیبانی از سیستمها و توزیع دادهها (معماری سیستمهای توزیعشده)، کاربران سیستمها و سطوح دسترسی و همچنین واسطهای کاربری، زمانبندی و رخدادهای زمانی مربوط به سیستمها و دست آخر قوانین، شرطها (قیدها) و الزامات فنی مربوط به طراحی در این سطر انجام میشود.
سطر سه را میتوان حوزه عمل طراحان سیستم قلمداد نمود که با توجه به مدلهای کسبوکار – که در سطر قبل تولید شدند- طراحی منطقی ازآنچه فناوری اطلاعات باید انجام دهند را بهوسیله مدلهای منطقی توصیف میکند، در این سطر، طراحی بدون در نظر گرفتن فناوری و سکوی خاصی انجام میشود.
مقصود از مدلهای سطر 4 (دیدگاه فیزیکی)، توصیف پیادهسازی سازمان بر اساس فناوری انتخاب شده است (چگونگی پیادهسازی این مدلها بستگی به فناوری و سکوی مورداستفاده دارد). در این سطر، مدلهای فیزیکی (قابل پیادهسازی) برای تولید سیستمها و راهکارهای معماری بر اساس فناوری انتخابشده، تولید میشوند. برای پیادهسازی سیستمهای طراحیشده در سطر قبل، باید از میان فناوریهای موجود با توجه بهتمامی جهات، گزینه مطلوب را انتخاب کرده و سپس محدودیتهای فناوری را بر مدلهای منطقی اعمال کرد تا مدل فیزیکی و قابل پیادهسازی از سیستمهای اطلاعاتی و زیرساختهای اطلاعاتی به دست آید.
اهمیت و ضرورت سطر سوم نیازمند توجه بیشتر معماران به چالشهای انتخاب و تأمین فناوری است. تقریباً در تمامی کشورهای دنیا جهت استفاده از هر محصول یا فناوری باید هزینه کلانی پرداخت نمود و لذا برای تصمیمگیران، یک مسئله اساسی انتخاب ابزار و فناوری با توجه به قیمت محصولات مختلف و مسائل حقوقی است و چهبسا استفادهکنندگان مجبور شوند (به دلیل قیمت) از آخرین و بهترین محصولات صرفه نظر کرده و انتخاب خود را متناسب با بودجه و دیگر فاکتورها تنظیم کنند، اما در ایران به خاطر دو عامل تحریم و عدم رعایت قوانین حق بهرهبرداری از محصولات نرمافزاری، چالشهای انتخاب فناوری-محصول از نوع دیگری است که با دیگر کشورهای جهان تفاوت دارد.
مقصود از سطر 5 (دیدگاه پیمانکار)، که ازنظر زکمن، خارج از محدوده وظایف «معمار» قلمداد شده، مربوط به پیادهسازی مدلها با فناوری تعیینشده توسط پیمانکاران است. مدلهای فیزیکی که در سطر قبل تهیه شد، برای پیادهسازی به پیمانکار سپرده میشود و بدین منظور نقشههای جدیدی از معماری آنگونه که ساخته شده[4]، تهیه میشود که دارای جزییات بیشتری نسبت به مدلهای معماری است و به همین جهت این سطر را «ارائه جزئیات» و مسئول آن را پیمانکار تعیین نمودهاند.
مقصود از سطر 6 (سازمان واقعی)، تصویری از نتیجه معماری بر کلیت سازمان در حال فعالیت است. این سطر شامل مدل یا فراوردههای معماری نمیشود و در اغلب متون نیز به آن پرداخته نمیشود، میتوان این سطر را انعکاس تصویر 5 سطر بالاتر دانست که نشاندهنده سازمان واقعی است.
جنبههای چارچوب زکمن
جنبههای چارچوب زکمن به شرح ذیل هستند:
مقصود از ستون داده (چه چیز)، کلیه اشیاء و دادههای مهم برای سازمان هستند که در سطرهای چارچوب، از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرند. فهرست کلان از اشیاء و موجودیتهای مهم کسبوکار (سطر یک)، ویژگی موجودیتهای کسبوکار و روابط بین آنها (سطر دو)، دادههای اطلاعاتی ساختارمند شده و نحوه ارتباط بین آنها (سطر سه)، مدل دادههای فیزیکی که با فناوری خاصی پیوند خوردهاند (سطر چهارم) و دستآخر اجزاء و مشخصات جزئی دادههای اطلاعاتی به همراه فیلدها و جداول پایگاه داده (سطر پنجم) مربوط به این جنبه میباشند. بهطور خلاصه میتوان گفت آنچه مربوطه به داده (در سیستمها) یا موجودیت (در کسبوکار) است و در جواب سؤال «چه چیز» آورده میشود، همه مربوط به این جنبه از چارچوب زکمن است.
مقصود از ستون فرآیند (چگونه)، کلیه فرآیندها و وظایف سازمان و چگونگی انجام آنها است که از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. فرآیندهای کسبوکار و جریان گردش کار در سازمان (سطرهای یک و دو)، روالهای سیستمهای پشتیبان فرآیندها به همراه چگونگی عملکرد و رفتار آنها (سطر سه و چهار) و دستآخر جزئیات و کد برنامهها و ماژولهای سیستم در این جنبه طبقهبندی میشوند. بهطور خلاصه آنچه مربوط به کارکردها-فرآیندها (کسبوکار) و روالهای سیستمی است و در جواب سؤال «چگونه» آورده میشود، مربوط به این جنبه هستند.
مقصود از ستون شبکه (کجا)، توزیع جغرافیائی کسبوکار سازمان و چگونگی ارتباط مکانها (گرهها) است. ارتباط جغرافیائی مکانهایی که فرآیندها در آنجا جریان دارند و کانالهای ارتباطی (سطر یک و دو)، همچنین معماری سیستمهای توزیعشده و چگونگی اتصال آنها در بستر شبکه ارتباطی (سطر سه و چهار) مربوط به این جنبه هستند. بهطور خلاصه آنچه در جواب سؤال «کجا» آورده شود و نشاندهنده شبکه جغرافیایی و استقرار مؤلفههای آن باشد، در ستون مکان مورد بررسی قرار میگیرد.
مقصود از ستون اشخاص (چه کسی)، کارمندان و ذینفعان سازمان یا سیستمها هستند. واحدهای سازمانی و رابطه سلسله مراتبی بین نقشهای سازمانی (سطر یک و دو)، همچنین کاربران و اشخاصی که به سیستمها دسترسی دارند و سطوح دسترسی و جزئیات ارتباط کاربران با واسط کاربری (سطر سه و چهار)، در این ستون قرار دارد. بهطور خلاصه آنچه در جواب سؤال «چه کسی» آورده شود و نشاندهنده ذینفعان سازمان و کاربران سیستمها است، مربوط به جنبه «اشخاص» میشود.
مقصود از ستون زمان (چه وقت)، رخدادها و فواصل زمانی مربوط به کسبوکار یا سیستمها است. آنچه مربوط به وقایع کسبوکار، همچنین فاصله زمانی و محرکهای زمانی آنها است (سطر یک و دو) و یا مربوط به رخدادهای سیستمها و زمانبندی عملیات فنی میشود (سطر سه و چهار)، در این ستون مورد بررسی قرار میگیرد. بهطور خلاصه آنچه در جواب سؤال «چه وقت» آورده شود و مربوط به زمانبندی کسبوکار و یا سیستمها باشد، در جنبه «زمان» واقع میشود.
مقصود از ستون انگیزه (چرا)، عوامل، اهداف و محدودیتهای مربوط به کسبوکار و یا استانداردهای سیستمها است. آنچه مربوطه به مأموریت و اهداف سازمان و همچنین شرایط و قوانین کسبوکار است (سطر یک و دو) و یا محدودیتها و قیدهای سیستمی است و شروط و استاندارهای پیادهسازی میشود (سطر سه و چهار)، همه مربوط به این ستون است. بهطور خلاصه آنچه در جواب سؤال «چرا» آورده شود و مشخصکننده اهداف، شرایط، محدودیتها و استانداردها باشد، در جنبه انگیزه بررسی میشود.
جمع بندی:
جان زکمن، چارچوب خود را یک هستانشناسی میداند که نظریه و فلسفه وجود مجموعهای از توصیفات ساختارمند درباره یک شیء (سازمان، سیستم، محصول، ساختمان و…) را توضیح میدهد و این توصیفات برای ایجاد، عملیاتی نمودن و تغییر آن شیء ضروری است. وی تأکید دارد که هر نامی که بر چارچوب آن بگذاریم (هستانشناسی، ردهبندی)، بههرحال چارچوب وی درباره چیستی عناصر معماری است و نه روششناسی تدوین و پیادهسازی معماری. بر این اساس میتوان چارچوب زکمن را ابزاری برای تفکر سیستمی و معمارانه در نظر گرفت که تأثیر مستقیمی بر تبیین مفهوم و هستانشناسی معماری سازمانی داشته است.
[1] Contextual
[2] Scope
[3] Context
[4] As Built