اگرچه میان صاحب نظران تعریف واحدی برای تحول دیجیتال (Digital transformation) وجود ندارد، اما وجه مشترک اکثر تعاریف، تاکید بر بازنگری بنیادین در مدل کسب و کار و نحوه عملکرد یک سازمان با اهرم فناوریهای دیجیتال است که این مفهوم، با تعریف معماری سازمانی (Enterprise Architecture) که به بازطراحی و همراستاسازی کسبوکار و فناوری اطلاعات در سازمان با نگاهی یکپارچه میپردازد، همپوشانی و شباهت زیادی دارد.
از چندسال پیش که تب “تحول دیجیتال” توجه سازمانها، مشاوران و صنعت را به خود جلب کرد، سوال کلیدی این بود که آیا تحول دیجیتال نیازمند دانش و متدی بهکلی متفاوت با بهروشهای موجود است؟ و آیا اساسا میتوان در سازمان مرزی تعیین کرد که کدام پروژههای مدرنسازی و اتوماسیون، را در حوزه تحول دیجیتال درنظر بگیریم و کدام یک را در خارج از این حوزه؟؛ مثلا آیا ایجاد/نوسازی اپهای موبایل در بانک یا راهاندازی درگاه یکپارچه خدمات دولتی یا مدرنسازی ERP در یک شرکت صنعتی را باید ذیل طرح تحول دیجیتال تعریف و مدیریت نمود یا با همان استانداردها و بهروشهای مرسوم در آیتی و کسبوکار میتوان کار را با موفقیت پیش برد.
به نظر نگارنده، طی چهار دههای که عصر اطلاعات و پیچیدگی در دنیا آغاز شده، ما شاهد تکامل متدها و بهروشهای نوسازی و مدرنسازی سازمان (کسبوکار) با اهرم فناوری اطلاعات بودهایم. متدها و چارچوبهایی مانند “برنامهریزی سیستمهای کسبوکاری (BSP)” یا “مهندسی اطلاعات (IE)” در دهه 1970 و 1980 جای خود را به “طرح جامع فاوا (ICT-MP)” و “برنامه راهبردی فناوری اطلاعات (ITSP)” در دهه 1990 دادند؛ در دهه 2000 و 2010 تب “معماری سازمانی (EA)“، “معماری سرویسگرا(SOA)” و “یکپارچهسازی” داغ بود و در چند سال اخیر شتاب فناوری منجر به ظهور ترندهای “تحول دیجیتال” ، “مدرنسازی آیتی” و کاربردی شدن دهها فناوری مبتنی بر “هوش مصنوعی” در صنعت و دولت شده است. بنابراین ترند “تحول دیجیتال” نه یک نظام کاملا مجزا و منفک بلکه تکامل یافته ترندها و متدهای عصر اطلاعات طی چند دهه اخیر است که در چارچوبی جدید و جذاب متناسب با شتاب فناوری و پیچیدگی جهان VUCA ارایه شده است.
مفهوم معماری سازمانی دیجیتال
“تحول” پروسهای تکرارشونده از تطبیق یک نهاد یا موجودیت با نیازها و عادات جدید است. در ادبیات فناوری اطلاعات، تحول (مدرنسازی) آیتی پروسهای است که از ابتدای نصب اولین نرمافزارها در سازمان متولد شده و با رشد فناوریها و بهروشها در چند دهه اخیر و خصوصا شتاب تغییرات و پیچیدگی در عصر دیجیتال بهشکل ویژه و برجستهای خود را نشان میدهد.
معماری سازمانی دیجیتال، یک نظام استراتژیک است که فناوریهای دیجیتال را در تمامی حوزههای سازمان با نگاهی جامع و چندبعدی عملیاتی مینماید. این رویکرد با ارزیابی و مدرنسازی مدل کسبوکار، فرایندها، عملیات، نرمافزارها، سرویسهای دیجیتال و سبد فناوری در سازمان، توانمندساز نواوری پیوسته، چابک و سرویس-محور خواهد بود.
تحول دیجیتال نیز همانند معماری سازمانی، پروژه نیست! زیرا پروژه مدت زمان محدودی دارد و شامل تعدادی فاز (اقدام) برای یک خروجی از قبل تعریفشده است. بر این اساس «سازمان دیجیتال»، تشکیلاتی است که توانسته با موفقیت استراتژی دیجیتال را به معماری قابل اجرا ترجمه و پیادهسازی نماید و به “توانمندی تطبیق مداوم فناوریهای نوین در عملیات سازمان و چرخه حیات تولید محصولات و خدمات” به عنوان یک قابلیت سازمانی راهبردی رسیده باشد.
معماری سازمانی دیجیتال در عمل
طی سه سال اخیر مشخصا روی ترند و نظام “معماری سازمانی دیجیتال” پژوهش و کار کردم تا بتوانم رویکردی ارایه دهم که هم نظام بزرگ “معماری سازمانی” را متناسب با الزامات دهه 2020، نوسازی و چابک نماید و هم برای تب تحول دیجیتال بتوان به کمک پیکره دانش وسیع معماری سازمانی، الگوی عملیاتی و معماری قابل اجرا، ارایه نمود تا جذابیت شعارهای مدرن دیجیتالیسازی به نتیجه ملموس و مهندسیشده ختم شود.
طراحی و «برگزاری دوره آموزشی معماری سازمانی دیجیتال» که مدتی است برگزاری آن شروع شده است و تعریف «پروژه معماری سازمانی دیجیتال» برای سازمانهای دولتی و خصوصی، همچنین ارایه خدمات معماری سازمانی چابک به شرکتهای آیتی، نتیجه اعتقاد شخصی و پژوهش/تجربه این چندساله من است که امید است نهایتا منجر به نتایج ارزشمند برای همه ذینفعان معماری سازمانی و تحول دیجیتال شود.