ایکون سایت امیر مهجوریان

موجودیت های معماری سازمانی: منظور تمامی چیزها (اُبژه‌ها) تشکیل‌دهنده هستان‌شناسی معماری است که برای آن‌ها مدل‌سازی و تحلیل می‌توان انجام داد، برای مثال فرایند، خدمت، نقش، کنشگر، داده، نرم‌افزار، سرویس نرم‌افزاری و دَه‌ها مورد دیگر.

در این بخش موجودیت های مهم معماری سازمانی برگرفته از فرامدل[1] چارچوب توگف به همراه نمونه مثال‌­هایی از «حوزه آموزش» معرفی می‌شوند.

اصول[2]: عبارت کیفی حاکی از مسائل مهم که توسط معمار باید در نظر گرفته شود، برای اصول می‌توان دلایل و توجیهات مربوطه را نیز ذکر نمود. برای مثال اصل مالکیت معنوی در تهیه محتوای آموزشی باید در نظر گرفته شود.

پیشران[3]: شرایط و عواملی که منجر می‌شود سازمان اهداف خود را در راستای تغییرات جدید، تعریف یا بازبینی نماید که می‌تواند منشأ داخل سازمانی یا خارجی داشته باشد. برای مثال تغییر قوانین استخدامی و گنجاندن مفادی برای دوره‌های آموزشی کارمندان تازه استخدام‌شده، منجر به تغییر اهداف و برنامه‌های آموزشی سازمان می‌شود.

فرض[4]: یک عبارت احتمالاً صحیح که بنا به دلایلی ازجمله محدودیت‌ها هنوز به‌صورت قطعی مورد صحه‌گذاری قرار نگرفته است. برای مثال فرض شده است که یک نرم‌افزار کاربردی مشخص دارای فهرستی از کارکردها و قابلیت‌ها است، اگرچه این کارکردها هنوز به‌صورت مطمئن مورد بررسی و صحه‌گذاری قرار نگرفته است.

قید[5] (محدودیت): یک عامل خارجی که مانع سازمان در پیگیری اهداف و اقداماتش می‌شود. برای مثال عدم وجود یک بانک اطلاعات کشوری از پروفایل مدرسین یک محدودیت در راستای برنامه‌ریزی آموزشی سالانه سازمان است.

قابلیت[6]: در ادبیات برنامه‌ریزی، یک توانمندی مرتبط با کسب‌وکار است که به‌واسطه تکمیل یک یا چند بسته کاری محقق می‌شود.

قرارداد[7]: یک توافقنامه[8] بین سرویس‌دهنده و سرویس‌گیرنده که شرایط و نحوه همکاری را مشخص می‌کند و شامل پارامترهای وظیفه‌مندی و غیروظیفه‌مندی می‌شود. برای مثال قرارداد همکاری بین مدرس با واحد آموزش که شرایط تدریس و نحوه پرداخت را مشخص کرده است.

کنترل[9]: یک تصمیم‌گیری طی مراحل انجام فرایند طبق یک قاعده مشخص کسب‌وکاری برای تعیین تکلیف مسیر انجام کار یا اطمینان از تطابق فرایند با معیارهای مدنظر. برای مثال جهت برگزاری یک دوره آموزشی یک کنترل انجام می‌شود که آیا برگزاری دوره طبق ضوابط فعلی امکان‌پذیر است یا نیاز به تأیید مرجع بالاتر دارد.

رخداد[10]: تغییر وضعیت در سازمان که ممکن است منشأ داخلی یا خارجی داشته باشد و نیز ممکن است نهایتاً به‌وسیله عوامل داخلی یا خارجی مدیریت شود. مثلاً یک حادثه برای مدرس دوره آموزشی قبل از برگزاری دوره آموزشی که باید به طریقی مدیریت و حل‌وفصل شود.

هدف[11]: یک بیانیه سطح بالا (کلان) از منظور و جهت‌گیری سازمان که قصد تحقق آن را دارد و برای اندازه‌گیری موفقیت سازمان استفاده می‌شود. برای مثال کسب اثربخشی مطلوب از برگزاری دوره‌های آموزشی.

مقصود[12] (هدف کمی): یک فرسنگ‌شمار مبتنی بر زمان که برای اندازه‌گیری[13] میزان پیشرفت اهداف کیفی استفاده می‌شود. برای مثال افزایش اثربخشی دوره‌های آموزشی به میزان 30 درصد در سال آینده جهت تحقق اهداف سازمان.

شکاف[14]: یک عبارت حاوی بیان تفاوت دو وضعیت که در حوزه معماری سازمانی معمولاً برای بیان تفاوت وضعیت موجود و مطلوب استفاده می‌شود. برای مثال در وضعیت موجود نرم‌افزار نیازسنجی آموزشی وجود ندارد ولی در وضعیت مطلوب چنین نرم‌افزاری طراحی شده است.

بسته کاری[15]: مجموعه‌ای از اقدامات تعریف‌شده برای رسیدن به یک منظور و مقصود تعیین‌شده در معماری. بسته کاری می‌تواند ازنظر دانه‌بندی بخشی از یک پروژه باشد، یا در مقیاس یک پروژه یا حتی در اندازه یک برنامه متشکل از چندین پروژه مرتبط. برای مثال بسته‌کاری تأمین و راه‌اندازی نرم‌افزار جدید آموزش الکترونیک در راستای معماری مطلوب.

زنجیره ارزش[16]: یک زنجیره به‌هم‌پیوسته از فعالیت‌ها که در اثر هم‌افزایی این فعالیت‌ها، یک نتیجه نهایی مطلوب برای ذینفعان یا مخاطبان فراهم می‌شود.

کنشگر[17]: شخص، سازمان یا سیستمی که عامل اجرای فعالیت‌هاست یا در اجرای فعالیت‌ها اثرگذار است، کنشگرها می‌توانند نسبت به سازمان داخلی یا خارجی باشند. برای مثال مسئول آموزش یک کنشگر داخلی است و مدرس آموزشی در یک سازمان کنشگر خارجی محسوب می‌شود.

نقش[18]: مسئولیتی که یک کنشگر در یک فرایند، عملیات یا وضعیت به عهده می‌گیرد. یک کنشگر می‌تواند دارای چندین نقش باشد که هر نقش نوع کارکردها و مسئولیت‌های خاصی را در برداشته باشد. برای مثال مسئول آموزش می‌تواند نقش‌های مختلفی مانند برنامه‌ریز دوره‌ها یا ناظر مدرسین را به عهده بگیرد که برای هرکدام از این نقش‌ها، فعالیت‌های و کارکردهای متفاوتی را انجام خواهد داد.

واحد سازمانی[19]: یک تشکیلات نسبتاً مستقل متشکل از منابع (انسانی، فناوری و…) که اهداف و مقاصد مشخصی برای خود دارد. واحد سازمانی می‌تواند از مشارکت اشخاص و نهادهای بیرونی نیز بهره ببرد. مثلاً اداره آموزش یک واحد سازمانی است که ممکن است اشخاص بیرونی نیز به‌صورت مشاور یا همکار پاره‌وقت حضور داشته باشند.

کارکرد[20]: وظایف مرتبط با قابلیت‌های کسب‌وکار که رابطه مستقیمی با واحدهای سازمانی دارد. برای مثال کارکرد ارزیابی مدرسین یکی از وظایف واحد آموزش سازمان است.

فرایند[21]: بیان‌کننده نحوه و ترتیب انجام مجموعه‌ای از فعالیت‌های مرتبط به هم برای رسیدن به یک نتیجه (مقصود) مشخص که می‌تواند در سطوح مختلفی از دانه‌بندی تعریف شود. برای مثال فرایند آموزش خود می‌تواند به چندین فرایند کوچک‌تر نیازسنجی آموزشی، برنامه‌ریزی آموزش و ارزیابی اثربخشی شکسته شود. هرکدام از این فرایندها دارای گردش ‌کار، فعالیت‌ها و کنترل‌های خاص خود هستند.

محصول[22]: خروجی ملموس (قابل‌لمس) تولیدشده توسط فرایندهای کسب‌وکار. خروجی یک فرایند می‌تواند منجر به ارائه یک سرویس یا یک محصول شود. برای مثال محصول گواهینامه آموزشی.

نیازمندی[23]: یک عبارت کمی و ملموس از نیازها و انتظارات ذینفعان که باید توسط معماری به نحوی برآورده شود. برای مثال یک نیازمندی مدیران، برگزاری دوره‌های آموزشی به‌صورت الکترونیکی است.

سرویس (خدمت)[24]: سرویس به‌صورت عام عبارت است از برون‌داد قابلیت‌های کسب‌وکار با واسط‌های خوش‌تعریف به مجموعه ذینفعان ازجمله دیگر سرویس‌ها. سرویس می‌تواند در سطح کسب‌وکار، نرم‌افزارهای کاربردی یا زیرساخت تعریف شود. برای مثال سرویس کسب‌وکاری برگزاری دوره آموزشی توسط واحد آموزش ارائه می‌شود، سرویس نرم‌افزاری شرکت در کلاس مجازی توسط نرم‌افزار آموزش فراهم شده است و نهایتاً سرویس انتقال صوت و تصویر برای نرم‌افزار مربوطه توسط زیرساخت فناوری راه‌اندازی شده است.

کیفیت سرویس[25]: یک مجموعه از صفات غیروظیفه‌مندی و از پیش تنظیم‌شده که به سرویس‌ها یا قراردادهای سرویس منتسب می‌شود.

قابلیت کسب‌وکار[26]: یک توانمندی مشخص که یک کسب‌وکار یا خود دارا هست یا از طریق بیرونی به دست آورده است تا بتواند به یک منظور (نتیجه) برسد.

سنجه[27]: یک شاخص یا فاکتور قابل‌اندازه‌گیری و ردیابی که برای تعیین موفقیت اهداف و مقاصد کسب‌وکار استفاده می‌شود.

خدمت (سرویس) کسب‌وکار[28]: برون‌داد حاصل از قابلیت‌های کسب‌وکار که از طریق واسط‌های خوش‌تعریف به ذینفعان ارائه می‌شود.

مکان[29]: یک محل یا موقعیت که فعالیت‌های کسب‌وکار در آن جاری است. برای مثال ساختمان آموزش که برای برگزاری دوره‌های آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مؤلفه نرم‌افزار کاربردی[30]: ماژول نرم‌افزاری که حاوی بخشی از کارکردهای سیستم است و با نگاه به استقرار[31] سیستم سازمان‌دهی شده است. برای مثال مؤلفه نرم‌افزاری گزارش‌گیری آموزش.

مؤلفه نرم‌افزار کاربردی منطقی[32]: ارائه‌دهنده کارکردهای نرم‌افزاری به‌صورت یک ماژول خوش‌تعریف که مستقل از یک فناوری مشخص توصیف شده است. برای مثال مؤلفه نرم‌افزاری برنامه‌ریزی آموزشی شامل مجموعه‌ای از کارکردها و قابلیت‌های به یکدیگر وابسته است که هنوز در مورد فناوری یا سکوی پیاده‌سازی آن تصمیم‌گیری نشده است.

مؤلفه نرم‌افزار کاربردی فیزیکی[33]:

یک نرم‌افزار کاربردی آماده، یک مؤلفه نرم‌افزاری یا حتی یک سرویس نرم‌افزاری قابل‌استقرار که آماده نصب و راه‌اندازی است. برای مثال محصول (بسته) نرم‌افزاری خریداری‌شده برای آموزش الکترونیک.

سرویس سیستم اطلاعاتی[34]: بخشی از کارکرد یک سرویس کسب‌وکاری که به‌صورت کامل خودکارسازی شده و از طریق واسط‌های خوش‌تعریف برای کاربران سیستم یا سایر سیستم‌ها ارائه می‌شود. برای مثال سرویس ثبت‌نام الکترونیک.

موجودیت داده[35]: هر آنچه توسط خبرگان کسب‌وکار به‌عنوان چیز (شیء)، ارزش ثبت و نگهداشت اطلاعاتی داشته باشد. موجودیت‌های داده‌ای وقتی در سطح منطقی برای استفاده توسط نرم‌افزارهای کاربردی توصیف می‌شوند به‌صورت جداول پایگاه داده (ساخت‌یافته) یا فایل‌های غیرساخت‌یافته (سند، فیلم، عکس) در می‌آیند. برای مثال اطلاعات مدرسین (ساخت‌یافته) و فایل‌های رزومه مدرسین (غیرساخت­یافته).

مؤلفه داده منطقی[36]: یک ناحیه برای تعیین مرز و حدود موجودیت‌های داده‌ای مرتبط که در قالب یک ساختار داده‌ای ثبت و بازیابی می‌شود، بدون آنکه در خصوص فناوری و جزییات پیاده‌سازی آن تصمیم‌گیری شده باشد، برای مثال بانک اطلاعات مدرسین.

مؤلفه داده فیزیکی[37]: یک ناحیه برای تعیین مرز و حدود موجودیت‌های داده‌ای مرتبط که در قالب یک ساختار داده‌ای توسط یک فناوری مشخص و در یک مکان مشخص ثبت و بازیابی می‌شود. برای مثال فایل بانک اطلاعات مدرسین در فرمت Excel (با در نظر گرفتن محدودیت‌ها و ویژگی‌های فناوری مربوطه).

مؤلفه فناوری[38]: یک ماژول زیرساختی که حاوی یک یا گروهی از فناوری‌ها است. برای مثال سرور نرم‌افزار یا سوییچ شبکه.

مؤلفه فناوری فیزیکی[39]: یک محصول زیرساختی نهایی که حاوی یک یا گروهی از فناوری‌ها است و آماده نصب و راه‌اندازی است. برای مثال سرور نرم‌افزار Apache.

سرویس فناوری[40]: برون‌داد قابلیت فناوری برای فراهم‌سازی امکانات و زیرساخت لازم جهت اجرای نرم‌افزارهای کاربردی سازمان. برای مثال سرویس ارسال ایمیل یک سرویس فناوری در خدمت اجرای نرم‌افزارهای کاربردی مختلف سازمانی ازجمله نرم‌افزار آموزش است.


[1] MetaModel

[2] Principle

[3] Driver

[4] Assumption

[5] Constraint

[6] Capability

[7] Contract

[8] Agreement

[9] Control

[10] Event

[11] Goal

[12] Objective

[13] Measurement

[14] Gap

[15] Work Package

[16] Value Stream

[17] Actor

[18] Role

[19] Organization Unit

[20] Function

[21] Process

[22] Product

[23] Requirement

[24] Service

[25] Service Quality

[26] Business Capability

[27] Measure

[28] Business Service

[29] Location

[30] Application Component

[31] Deploy

[32] Logical Application Component

[33] Physical Application Component

[34] Information System Service

[35] Data Entity

[36] Logical Data Component

[37] Physical Data Component

[38] Technology Component

[39] Physical Technology Component

[40] Technology Service

اشتراک‌گذاری محتوا: