در این بخش نمونه تعاریف معماری سازمانی در دو دسته اصلی طبقهبندی و ارائه شدهاند. دسته نخست توسط اشخاص حقیقی (پژوهشگران، نویسندگان، صاحبنظران) در قالب مقاله (ژورنال، کنفرانس) یا کتاب تبیین شدهاند و دسته دوم توسط نهادهای رسمی (دولتها، شرکتها، انجمنها، نهادهای مرجع) در قالب چارچوب، استاندارد یا اسناد فنی- قانونی ارائه شدهاند.
الف) تعاریف معماری سازمانی ارائهشده توسط اشخاص حقیقی
ردیف | تعریف معماری سازمانی ارائه شده توسط اشخاص حقیقی | منبع (مرجع) |
1 | معماری سازمانی ارائهدهنده توصیفات فنی از ساختار و رفتار یک سازمان از چهار منظر اصلی کسبوکار، داده، نرمافزار کاربردی و فناوری است. | (Spewak & Hill, 1993) |
2 | مجموعهای از ارائههای توصیفی (مدلها) در ارتباط با تشریح یک سازمان چندانکه بتواند منطبق بر نیازمندیهای مدیریت (کیفیت)، تولید شده و در دوره حیات مفیدش قابل نگهداشت باشد (تغییر کند). | (Zachman J. A., 1997) |
3 | معماری مجموعهای منسجم از قواعد، مدلها و رهنمودها برای طراحی و پیادهسازی فرایندها، ساختارهای سازمانی، گردش اطلاعات و زیرساختهای فنی در یک تشکیلات است. | (Wagter, Berg, Luijpers, & Steenbergen, 2005). |
4 | یک رهیافت چندرشتهای که سازمانها را قادر میسازد در آمادگی پیشدستانه برای واکنش در برابر تغییرات ضروری کسبوکار یا فناوری باشند. | (Balabko & Wegmann, 2006) |
5 | عبارت معماری سازمانی به اجتماعی از طرحهای ساختیافته، هماهنگ و پویا برای توسعه نمای فناوری اطلاعات در سازمان اطلاق میشود. رویکرد معماری سازمانی به مدیریت فناوری اطلاعات کمک میکند تا اقدامات (تصمیمات) صحیح را به شیوه صحیح و با حداقل ریسک به انجام رساند. | (Niemann, 2006) |
6 | توصیفات صریح و مستندات مربوط به اجتماع وضعیت موجود و مطلوب در کسبوکار، فرایندهای مدیریتی و فناوری اطلاعات | (Chae, Choi, & Kim, 2007) |
7 | همراستاسازی اطلاعات، فناوری، استانداردها، فرایند، خطمشی و چارچوب یک سازمان با اهداف و راهبردهای سازمان بهعنوان یک کلیت جهت دست یافتن به سطح مورد انتظار از استانداردسازی، یکپارچگی، سازگاری و انطباق. | (Grembergen & Haes, 2009) |
8 | رهیافتی سیستماتیک که سازماندهی و راهنمایی فعالیتهای طراحی، تحلیل، برنامهریزی و مستندسازی را در سازمان به عهده دارد. | (Gøtze & et al, 2009) |
9 | یک اجتماع یکپارچه از مدلها و مستندات که پوششدهنده کسبوکار، اطلاعات، نرمافزارهای کاربردی و فناوری است. معماری سازمانی تعاملات بین تمامی عناصر کلیدی کسبوکار و فناوری اطلاعات را توصیف میکند که در آن با ترسیم نمای جامعی از معماری فاوا و نحوه همبستگی بین ساختارهای کسبوکار با فاوا تبیین میشود. در این صورت تبعات کسبوکاری تصمیمات فاوا شفاف و قابلردیابی خواهد شد. | (Hanschke, 2010) |
10 | طراحی سطح بالای سازمان که طی آن دیدهای فرایند، اطلاعات و تشکیلات و همچنین نحوه یکپارچگی میان این دیدها مشخص میشود. | (Giachetti , 2010) |
11 | نظامی برای مدیریت تعداد زیادی از مدلها و اطلاعات درباره جوانب مختلف سازمان که میتواند پشتیبان تصمیمگیریها در سطح سازمانی باشد. | (Razavi, Aliee, & and Badie, 2011) |
12 | کلیت منسجمی از اصول، روشها و مدلها که برای طراحی و تحقق ساختار سازمان، فرایندهای کسبوکار، سیستمهای اطلاعاتی و زیرساخت مورد استفاده قرار میگیرد. | (Quartel, Steen, & Lankhorst, 2012) |
13 | وسیلهای ساختیافته و سیستماتیک که هدایت بخش مسیر توسعه نمای فناوری اطلاعات است و دید جامعنگر از سازمان ارائه میدهد. | (Janssen, Klievink, & Chun, 2012) |
14 | تحلیل و مستندسازی سازمان در وضعیت موجود و مطلوب از دیدگاههای راهبرد، کسبوکار و فناوری (معماری سازمانی = راهبرد + کسبوکار + فناوری اطلاعات) | (Bernard, 2012) |
15 | مجموعهای ساختیافته از مدلها که نشاندهنده بلوکهای ثابت سازنده کل سازمان است. | (Nogueira & et al, 2013) |
16 | رویه و رشتهای نوظهور برای بهبود مدیریت و کارکرد سازمانهای پیچیده و سیستمهای اطلاعاتی. | (Lapalme & et al, 2015) |
17 | نمای یکپارچه از کسبوکار و فناوری اطلاعات | (Kotusev, Singh, & Storey, 2015) |
18 | وسیلهای برای استقرار بنیان سازمان بهوسیله مدلسازی مفهومی کسبوکار و راهکارهای فناوری اطلاعات که حاصل سرهمبندی نمودن قطعاتی همچون فرایندها، وظایف و زیرساختها، بهصورت منسجم و خوشتعریف است. | (Foorthuis & et al, 2016) |
19 | مجموعه منسجمی از اصول، روشها و مدلها که برای طراحی و تحقق (پیادهسازی) ساختار، فرایندها، سیستمهای اطلاعاتی و زیرساخت سازمان استفاده میشود. | (Lankhorst, 2017) |
20 | پایگاه دانشی از عناصر ساختاری و رفتاری یک سازمان، روابط بین این عناصر و تکامل آن در طول زمان است | (Rao , Reedy , & Bellman , 2018) |
21 | یک نظام سیستمیک که فراهم آورنده فهم دقیق و عمیق بر ساختار و رفتار سیستمهای اجتماعی-فنی پیچیده بهوسیله توصیفات معماری منسجم است و بهعنوان شالوده فعالیتهای تحلیلی، طراحی (بازطراحی)، برنامهریزی و تصمیمگیری به کار گرفته میشود. | (امیر مهجوریان، 1400) |
ب) تعاریف معماری سازمانی ارائهشده توسط نهادها و مؤسسات رسمی
ردیف | تعریف معماری سازمانی ارائه شده توسط نهادهای رسمی | منبع (مرجع) |
1 | یک مجموعه اطلاعات راهبردی که مأموریت سازمان، اطلاعات لازم برای انجام مأموریت و فناوریهای مورد نیاز را تعریف میکند و شامل معماری موجود، معماری مطلوب و یک برنامه زمانبندی (توالی) میشود. | (CIO Council, 1999) |
2 | فراهم آورنده توصیفی جامع و شفاف از بنیان یک موجودیت است، چه آن موجودیت یک تشکیلات یا دستگاه دولتی باشد، یا بخشی از آن دستگاه یا حتی چندین نهاد مرتبط باهم. این رویکرد، وسیلهای اساسی برای مهندسی فرایندها و پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی فراهم میآورد. | (GAO, 2003) |
3 | فهم عناصر مختلفی که سازمان را ساختهاند و چگونگی تعامل بین این عناصر. منظور از سازمان، مجموعهای از تشکیلات است که دارای اهداف و اصول مشترک هستند و عناصر سازمان یعنی کلیه اقلامی که در مورد اشخاص، فرآیندها، کسبوکار و فناوری است. | (IFEAD, 2004) |
4 | معماری سازمانی عبارت است از سازماندهی منطقی از فرایندهای کسبوکار و زیرساختهای فناوری اطلاعات که نیازمندیهای دیدگاه یکپارچه و استاندارد در مدل عملیاتی بنگاه (واحد اقتصادی) را تبیین میکند. | (MIT CISR, 2007) |
5 | معماری سازمانی یک نظام مهندسی- مدیریتی است که دید جامع و کلاننگری از کل سازمان ارائه میدهد که شامل برنامهریزی راهبردی، تشکیلات، روابط، فرایندهای کسبوکار، اطلاعات و عملیات میشود. | (NASCIO, 2007) |
6 | تعیینکننده مدلهای معمارانه، راهبری و فعالیتهای انتقالی موردنیاز برای هماهنگسازی ذینفعان در مسیر اهداف مشترک. | (IBM Academy of Technology, 2008) |
7 | فرایند ترجمه چشمانداز و راهبردهای کسبوکار به تغییرات اثربخش سازمانی بهوسیله ایجاد، ارتباط و بهبود نیازمندیهای کلیدی، اصول و مدلهایی که وضعیت مطلوب سازمان را توصیف میکنند و آن را قادر به تکامل میسازند. | (Gartner Weblog, 2010) |
8 | مفاهیم یا ویژگیهای بنیادی یک سیستم در محیط خود که توسط عناصر، روابط و اصول حاکم بر طراحی و تکامل آن، مجسم شده است. | (ISO/IEC/IEEE, 2011) |
9 | معماری سازمانی یک مجموعه اطلاعاتی راهبردی است که مأموریت سازمان را تعریف میکند و اطلاعاتی که برای انجام مأموریت لازم است و فناوریهای موردنیاز برای انجام مأموریت و نحوه پیادهسازی فناوریهای جدید در پاسخ به تغییرات. معماری شامل معماری مبنا، معماری مقصد و یک برنامه انتقالی میشود. | (US Government, 2012) |
10 | رویکردی یکپارچه و جامع که جنبهها و عناصر مختلف یک سازمان (سیستم) را با نگاه مهندسی تفکیک و تحلیل مینماید و شامل مجموعه مستندات، مدلها، استانداردها و اقدامات اجرایی برای تحول از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب با محوریت فناوری اطلاعات است که در قالب یک چرخه تکرارپذیر اجرا شده و بهصورت مداوم توسعه و بهروزرسانی میشود. | (کمیسیون توسعه دولت الکترونیکی، 1395) |
11 | معماری کردن[1] (فعل معماری): تصور کردن، تعریف کردن، بیان نمودن، مستندسازی، برقراری ارتباط، تأیید صحت پیادهسازی صحیح، نگهداشت و بهبود یک معماری در طول چرخه حیات موجودیت موردنظر | (ISO/IEC/IEEE, 2019) |
در میان تعاریف معماری سازمانی، استانداردهای سری ISO/IEC/IEEE 420X0 «معماری» را بدون پسوند سازمانی تعریف کردهاند، اما تأکید کردهاند که تعریف پیشنهادی بر انواعی از سیستمها (ازجمله سازمان، نرمافزار کاربردی[2] یا کسبوکار) صدق میکند.
[1] Architecting
[2] Application