ایکون سایت امیر مهجوریان

به دلیل تنوع شاخه‌ها و مکاتب فکری معماری سازمانی – و درنتیجه تنوع کاربردها – فواید و دستاوردهای معماری نیز به‌قدری متنوع است که به‌سختی می‌توان آن‌ها را به‌صورت یک فهرست معین لیست نمود. برای مثال در چارچوب ملی معماری سازمانی ایران، دستاوردهای معماری شامل موارد متعددی ازجمله کاهش دوباره‌کاری‌ها و اشتباهات در اجرا، بهره‌وری بهتر، قابلیت توسعه و گسترش در آینده، کاهش هزینه‌های پیاده‌سازی و نگهداشت، استفاده بهینه از زمان و منابع موجود، نگاه جامع و یکپارچه به مدیریت و تحول سازمان، توازن و تناسب بین جوانب و عناصر سازمان و هم‌راستایی بین کسب‌وکار با فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده است.

در ادامه جمع‌بندی مهم‌ترین فواید، مزایا و دستاوردهای معماری سازمانی معرفی می‌شود و برای هر نمونه شواهد و مثال‌هایی نیز ذکر می‌گردد. لازم به تأکید مجدد است که همه این موارد در هر نوع پروژه و کاربردی محقق نمی‌شود و بنا بر مکتب فکری معماری سازمانی و الگوی کاربرد معماری سازمانی متناسبا دسته‌ای از فواید و دستاوردهای معماری سازمانی مرتبط قابل تحقق خواهد بود.

فواید و نتایج معماری سازمانی

1. شناسایی و حذف دوباره‌کاری‌ها، موازی‌کاری‌ها و ناهماهنگی‌ها

با توجه به رویکرد جامع‌نگر و بین‌حوزه‌ای معماری سازمانی، بسیاری از دوباره‌کاری‌ها، موازی‌کاری‌ها و ناهماهنگی‌ها که در رویکردهای تک‌بعدی و درون-واحدی قابل شناسایی نبودند، به‌واسطه رویکرد معماری قابل شناسایی و رفع هستند.

جان زکمن با استناد به این واقعیت که سازمان‌های امروزی هرگز بر اساس اصول مهندسی (معماری) ایجاد نشده‌اند، ناکارآمدی و مشکلات سازمان‌ها را ناشی از عدم طراحی (معماری) اصولی و سیستماتیک[1] می‌داند. وی نقطه ‌نظر خود را این‌گونه بیان می‌کند: «سال‌ها پیش که سازمان‌های موجود متولد شدند هیچ طراحی کامل و منسجمی در کار نبوده است و تعجبی ندارد که این سازمان‌ها به‌خوبی کار نمی‌کنند، کارایی بالایی ندارند و به‌سختی تغییر می‌کنند. سازمان‌ها باید متناسب با نیازهای عصر جدید از نو بازمهندسی شوند و ورودی اصلی این کار نیز مجموعه‌ای از مدل‌ها و توصیفات معمارانه از وضعیت سازمان است».

بر اساس نمونه‌ای از بررسی نتایج معماری سازمانی که توسط گروه ‌باز (نهاد پدیدآورنده چارچوب توگف) انجام شده است، در یک نمونه گزارش شده که به‌واسطه حذف سیستم‌های موازی و تکراری بیش از 6 میلیون دلار صرفه‌جویی شده و 300 میلیون دلار افزایش درامد به‌واسطه تحقق پروژه‌های استخراج‌شده در طرح معماری سازمانی به­ دست آمده است .

2. هم­راستاسازی فناوری اطلاعات با کسب‌وکار

بر اساس گزارش انجمن مدیریت اطلاعات از نتایج تحقیق از وضعیت فناوری اطلاعات در 793 سازمان در آمریکای شمالی طی سال 2018، دغدغه هم­راستاسازی فناوری اطلاعات با کسب‌وکار رتبه دوم و انعطاف‌پذیری-چابکی پنجمین دغدغه مدیران ارشد فاوا بوده است. از یافته‌های این تحقیق می‌توان به مدیریت متمرکز موضوع «استانداردها و معماری فاوا» و نقش محوری مدیر ارشد اطلاعاتی (CIO) در تصمیم‌گیری‌های معماری فاوا و تعیین خط‌مشی‌ها اشاره کرد. همچنین گزارش دولت آمریکا از تخمین بودجه سال 2020 میلادی مبین این است که نزدیک به نیمی از بودجه فاوا دستگاه‌های اجرایی مستقیماً برای تحقق اهداف سازمان (کسب‌وکار) هزینه می‌شود؛ این نتایج نشان‌دهنده ضرورت هم‌راستایی میان فناوری اطلاعات با کسب‌وکار است.

نتایج تحقیق مجله راهبری و معماری ، نشان می‌دهد که حتی «معماران فناوری اطلاعات» نیز حدود 60 درصد کارهایشان به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با «معماری کسب‌وکار» است.

3. یکپارچگی و استفاده مجدد از منابع و سیستم‌ها

چنانچه صاحب‌نظران معماری به بیان‌های تقریباً مشابه متذکر شده‌اند: طبق قاعده علت و معلول، اگر سازمان به دنبال یکپارچگی و استفاده مجدد از منابع و اطلاعات است باید برای آن برنامه‌ریزی و طراحی نماید، هیچ‌چیزی تصادفی رخ نمی‌دهد، سیستم‌های یکپارچه نتیجه طراحی و معماری یکپارچه هستند و سیستم‌های جزیره‌ای و غیریکپارچه نتیجه عدم طراحی یکپارچه! تحقق انعطاف‌پذیری در سازمان، نتیجه طراحی سرویس‌گرا و ماژولار قابلیت‌های کسب‌وکار و فناوری اطلاعات با نگاه به تغییرات آینده بوده است، همین‌طور هم‌راستایی و تعامل‌پذیری. این موارد فقط بخشی از فواید و مزایای معماری سازمانی است.

از یکی از شرکت‌های بزرگ صنعتی گزارش‌شده که برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی سیستم‌های جامع سازمانی با رویکرد معماری به‌صورت یکپارچه و سراسری (در تمام شعب و زیر بخش‌های شرکت) منجر به حذف 450 نرم‌افزار جزیره‌ای و تکراری در وضعیت موجود شده است.

4. فرموله‌سازی و عملیاتی‌سازی راهبردها

درحالی‌که در ابتدای پیدایش معماری، برنامه‌های راهبردی و اهداف سازمان به‌عنوان ورودی‌های معماری قلمداد می‌شدند که معماران نقشی در تبیین و فرموله‌سازی آن‌ها نداشتند، این تصور به‌تدریج رنگ باخت و قلمرو معماری به تدوین و فرموله‌سازی راهبردها تکامل یافت. تحقیق مجله راهبری و معماری ، نشان می‌دهد 78 درصد معماران سازمان – اعم از کسب‌وکار یا فناوری اطلاعات – در تحقق و اجرای راهبردهای سازمان مشارکت دارند.

یکی دیگر از موضوعات مرتبط، تاثیر مستقیم معماری در مدل عملیاتی کسب‌وکار است، خانم جین رأس[2] و همکاران با مثال از مطالعات موردی متعدد انجام‌شده استنتاج کردند که سازمان‌های موفق با به‌کارگیری مدل عملیاتی مناسب که در آن سطح یکپارچه‌سازی و استانداردسازی کسب‌وکار به‌خوبی تعریف شده است و استفاده از نظام معماری سازمانی به‌عنوان شالوده اجرا (تحقق) راهبردها توانسته‌اند به نتایج ارزشمندی از کاهش چشمگیر هزینه‌ها، افزایش درامد و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات دست یابند

5. برنامه‌های تحول کسب‌وکار و دیجیتال

تحول دیجیتالی[3] فضای رقابتی را تشدید کرده است و سازمان‌ها به ­ناچار باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن خدمات و محصولات دیجیتالی جدید را آماده و روانه بازار نمایند. زمان فاکتور تعیین‌کننده‌ای برای موفقیت در بازار است و هر سازمانی که بتواند زودتر بازار را تسخیر کند امتیاز مهمی را در رقابت با رقبا به دست می‌آورد. نتایج تحقیق شرکت LeanIX از 1892 پرسش‌شونده از 19 صنعت مختلف، نشان‌دهنده وجود ضریب همبستگی مثبت میان بلوغ معماری سازمانی با پیشگامی در تحول دیجیتال بوده است. همچنین 74 درصد پرسش‌شوندگان بیان داشته‌اند که سرمایه‌گذاری در معماری سازمانی زمینه‌ساز پیشرفت برنامه تحول دیجیتالی است.

بر طبق گزارش شرکت معروف اینتل از نتایج استقرار موفق معماری سازمانی طی سال‌های 2016 تا 2018، اجرای تحول دیجیتال شرکت توسط نظام معماری سازمانی انجام شده است.

لازم به ذکر است برنامه‌های تحول (کسب‌وکار یا دیجیتال) موضوعی مقطعی نیستند که پس از چند سال تب آن فروش کند، بلکه همچنان که جان زکمن همیشه تأکید می‌کرد، برای آینده‌ای که تنها اصل «ثابت» در کسب‌وکارها، «تغییرپذیری» است، طراحی شالوده بسیاری از سازمان‌ها و سیستم‌ها بدون توجه به این مهم صورت گرفته است. تحول و تغییر جوهره عصر جدید است و پایانی ندارد، اگرچه عناوین و کلیدواژه‌ها دائماً به­روزرسانی می‌شود (برای مثال روندهای دو دهه گذشته از کلیدواژه­های سازمان الکترونیک و سازمان هوشمند، اکنون به تحول کسب‌وکار و سازمان دیجیتال منتهی شده است).

6. کاهش هزینه و زمان تغییر سیستم‌ها و سرویس‌ها

هر سازمانی بنا به عوامل متنوعی اعم از اقتصادی، اجتماعی و فناوری در معرض تغییر قرار می‌گیرد حتی اگر تغییرات مطابق با میل تصمیم‌گیران و مالکان سازمان نباشد . این تغییرات نه‌تنها نیازمند بازنگری در ساختار و روش‌ها است، بلکه سیستم‌های اطلاعاتی و سرویس‌ها نیز باید در اسرع وقت طراحی مجدد و راه‌اندازی شوند.

آقای فینکل‌اشتاین با اشاره به تأثیر استقرار معماری سازمانی – با تمرکز بر مدل‌سازی وضعیت موجود در یک مخزن یکپارچه جهت استفاده آتی – در کاهش 50 درصدی هزینه و زمان توسعه نرم‌افزارهای کاربردی جدید، همچنین کاهش چشم‌گیر هزینه تغییرات در نرم‌افزارها و پایگاه داده‌ها به تحقق ایده جان زکمن در مورد کاربرد راه‌اندازی مخزن معماری سازمانی جهت کاهش دوباره‌کاری در مستندسازی فرایندها و اطلاعات اشاره می‌کند. وی مدیران میانی و عملیاتی در هر سازمان را معماران طبیعی (اصیل) می‌داند که با تعیین جهت‌گیری راهبردی[4] و برنامه عملیاتی مسیر تغییر و تحول را مشخص می‌سازند.

فواید معماری سازمانی (در صورت اجرای صحیح) در کاهش مشکلات، خطاها و تغییرات سیستم که همگی منجر به صرفه‌جویی هزینه و منابع می‌شوند به بیان‌های گوناگونی توسط نویسندگان مختلف ذکر شده است. برای مثال از گریدی بوچ[5] – صاحب‌نظر برجسته حوزه مهندسی نرم‌افزار و شیءگرایی – نقل شده است که «معماری بیانگر تصمیمات قابل‌توجهی[6] است که سیستم را شکل می‌دهد. معیار قابل‌توجه بودن بر اساس هزینه تغییر سنجیده می‌شود».

7. مدیریت پیچیدگی سیستم‌ها و سرویس‌ها

جان زکمن پیچیدگی را مهم‌ترین علت نیاز به معماری می‌دانست، وی پیچیدگی را نه‌فقط از جنبه افزایش مقیاس سیستم‌ها بلکه مربوط به عوامل متعددی نظیر توزیع‌شدگی جغرافیائی سیستم‌ها، نیاز به تغییرات سریع به دلیل رشد سریع بازار تجارت، نیازمندی‌های خاص و کلیدی شدن جایگاه فناوری اطلاعات در سازمان‌ها می‌داند.

بر اساس تحقیق شرکت LeanIX از 1892 پرسش‌شونده در 21 کشور و 19 صنعت، 36 درصد از سازمان‌های با درآمد سالانه بالای 1 میلیارد دلار، بیش از 1000 نرم‌افزار کوچک و بزرگ در اختیار دارند. این موضوع از دو جنبه مهم است، نخست اهمیت معماری و مدیریت این تعداد نرم‌افزار کوچک و بزرگ، دوم اثبات عدم‌کفایت سیستم‌های جامع به‌عنوان نسخه‌ای شفابخش که بتواند پوشش‌دهنده همه نیازمندی‌های سازمان تنها با یک سیستم باشد. لازم به ذکر است در دهه 1990 و اوایل 2000، موضوع سیستم‌های برنامه‌ریزی منابع سازمانی ([7]ERP) به‌عنوان یک پروژه بزرگ، پر ریسک و پرهزینه یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران سازمان‌ها بوده است و این تصور وجود داشت که با تأمین تنها یک سیستم آماده، تمامی نیازهای کسب‌وکار پاسخ داده می‌شود که البته پویایی و تنوع نیازمندی‌های سازمان‌ها در عصر تحول دیجیتال، دوران سلطنت سیستم‌های برنامه‌ریزی منابع سازمانی را پایان داده است.

8. چابکی سازمان (کسب‌وکار و فناوری اطلاعات)

چابکی عبارت است از توانایی پاسخ سریع و کارآمد به تغییرات در محیط کسب‌وکار به‌نحوی‌که از تغییرات به‌عنوان اهرمی برای کسب مزیت رقابتی[8] بهره‌برداری شود. ازآنجاکه سازمان یک سیستم پیچیده انسانی-نرم‌افزاری است و در سیستم‌های پیچیده یک ویژگی یا رفتار به کل سیستم منتسب می‌شود و نه به تک‌تک اجزاء یا تعدادی از اجزاء آن، لذا چابکی ویژگی کل سازمان محسوب می‌شود و نه ویژگی بخشی از سازمان. اهمیت چابکی در کسب‌وکار به حدی در حال گسترش است که در بر اساس تحقیقی که از 147 شرکت در اوایل دهه 2000 انجام شد، حدود 24 درصد از فروش شرکت‌ها به‌واسطه سرویس‌ها و محصولات جدیدی عنوان شد که در سه سال اخیر طراحی و راهی بازار شده است. این نرخ منطقاً در دهه 2010 و 2020 به‌مراتب بیشتر می‌شود.


[1] Systematic

[2] Jeanne Ross

[3] Digital Transformation

[4] Strategic Direction

[5] Grady Booch

[6] Significant

[7] Enterprise Resource Planning

[8] Competitive Advantage

اشتراک‌گذاری محتوا: