ایکون سایت امیر مهجوریان

احتمالاً مخاطبان در چند سال اخیر اصطلاحات “تحول دیجیتال“، “حکمرانی دیجیتال” و “سازمان دیجیتال” را زیاد شنیده باشند و شعار “به عصر دیجیتال خوش آمدید” آن‌ها را مجذوب کرده باشد. فناوری‌های نوین دیجیتال همانند کلان‌داده، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، واقعیت مجازی و ده‌ها مورد دیگر با کاربردهای خیره‌کننده خود به جذابیت‌های عصر دیجیتال افزوده‌اند. اگرچه زمان فاکتور تعیین‌کننده‌ای برای موفقیت در بازار است و هر سازمانی که بتواند زودتر بازار را تسخیر کند امتیاز مهمی را در رقابت با رقبا به دست می‌آورد، اما تحول دیجیتال بدون برنامه معماری مدون، منسجم و آینده ­نگر قطعا به دستاوردهای مطلوب پایدار نرسیده و صرفا منجر به نتایج محدود و مقطعی می­‌شود؛ چنانچه طبق گزارش موسسات معتبری مانند Forbes و McKinsey، حدود 70 درصد برنامه­ های تحول دیجیتال به شکست انجامیده یا به نتیجه نرسیده است.

در این نوشته، با مروری کوتاهی بر مفهوم تحول دیجیتال، به بررسی رابطه میان نظام معماری سازمانی با برنامه تحول دیجیتال می‌­پردازیم و ضمن تبیین اصول حاکم بر معماری سازمان دیجیتال، توصیه ­هایی برای تبیین برنامه تحول دیجیتال ارایه می‌­دهیم.

تعریف دیجیتال و تحول دیجیتالی

در تبیین معنای دیجیتال، صاحب­نظران مرکز تحقیقات سیستم‌­های اطلاعاتی دانشگاه MIT با مقایسه بین واژه دیجیتال (Digital) و رقومی‌شده (Digitized) استدلال می‌کنند که رقومی‌شدن به معنای استفاده از فناوری‌ها برای بهبود کارایی (افزایش سرعت، کاهش هزینه،) است بدون آنکه تحولی اساسی در مدل خدمات و محصولات ایجاد شود، در مقابل معنای دیجیتال (دیجیتالی­‌شدن) را معادل به‌کارگیری فناوری‌ها برای تحول و نوآوری در خدمات و محصولات می‌دانند به‌گونه‌ای که ارزش‌های جدیدی خلق می‌شود و در فضای جدید امکان ارائه پیشنهاد‌ها دیجیتالی فراهم می‌شود.

تحول دیجیتال (Digital Transformation) اما “فرایند” مستمری از انجام تطبیق­‌پذیری چندوجهی فناوری‌­های دیجیتال است که بنیان سازمان‌­های دولتی و خصوصی را دچار تغییر اساسی می­کند، بگونه‌­ای که این تغییر برای تمامی وجوه برنامه‌­ریزی، طراحی محصولات و عملیات سازمان تاثیر می­گذارد. در همین راستا، تعریف سازمان دیجیتال (Digital Enterprise) معادل تشکیلات، سازمان یا اکوسیستمی است که راهبرد دیجیتال در تمامی بخش‌­ها و عملیات آن با موفقیت پیاده‌­سازی و به بهره‌­برداری رسیده باشد و پروسه تحول به‌­صورت یک قابلیت دائم و پایدار نهادینه شده باشد.

نقش معماری سازمانی در تحول دیجیتال

یکی از مهم‌ترین پیش­نیازهای تحول دیجیتال در سازمان‌ها، چابکی در معماری و عملیات سازمان است، به‌گونه‌ای که بتواند دائماً پورتفولیویی از پیشنهاد‌های دیجیتال خلاقانه را در پاسخ به نیازهای پویای مشتریان و تغییرات سریع فناوری‌ها، آماده نموده و پشتیبانی نماید؛ این امر مستلزم این است که در مرحله نخست وضعیت موجود معماری سازمان با دقت و جزییات کافی تدوین شده باشد و برای هر تغییری بتوان با تحلیل وضعیت موجود در کمترین زمان ممکن، نحوه طراحی-تامین خدمات یا محصولات دیجیتال را شناسایی کرد. در گام دوم سازمان باید از چنان فرایند معماری چابکی برخوردار باشد که بتواند در دوره‌های کوتاه با رصد روندهای فناوری و فرصت‌های جدید نسبت به بازبینی در پورتفولیوی محصولات-خدمات و پیشنهاد‌های دیجیتال اقدام نماید، به‌عبارت‌دیگر بتواند معماری‌های مطلوب را در بازه‌های بسیار کوتاه بازبینی و عملیاتی کند.

در تبیین نحوه تاثیر معماری سازمانی بر تحول دیجیتال، لازم است به دو متغییر سطح معماری و محور تحول توجه شود. چنانچه در شکل زیر مشخص شده است، سطح معماری می­تواند در مقیاس فنی (تکنیکال)، راهکار و راهبردی باشد، همچنین محور تحول از سرویس­های خودکار تا سرویس­های دیجیتال و پلتفرم دیجیتال متغییر است. حاصل نگاشت دو محور مذکور در قالب ناحیه­هایی در مرکز شکل مشخص شده است که به ترتیب عبارتند از رقومی­‌شده(Digitized) ،دیجیتالی‌­شدن(Digitalization)، تحول دیجیتالی(Digital Transformation) و سازمان دیجیتالی (Digital Enterprise).

تحول دیجیتالی

بررسی نمونه گزارش‌­ها و تحقیقات مطرح جهانی نیز همبستگی مثبت میان معماری سازمانی و تحول دیجیتال را تایید می­‌کند؛ برای نمونه نتایج تحقیق شرکت LeanIX، از 1892 پرسش‌شونده از 19 صنعت مختلف نشان می‌دهد درحالی‌که 82 درصد پرسش‌شوندگان اعلام داشته‌اند که برنامه‌های تحول دیجیتال باعث افزایش پیچیدگی در فناوری اطلاعات شده است، 79 درصد گفته‌اند که برنامه معماری سازمانی منجر به کاهش پیچیدگی فناوری اطلاعات شده است. همچنین حدود 90 درصد مدیران ارشد اطلاعاتی (CIO)، معماری سازمانی را عاملی حیاتی برای موفقیت تحول دیجیتال اعلام داشته‌اند.

براساس گزارش موسسه Capgemini نود و پنج درصد از معماران سازمان در برنامه­‌های تحول دیجیتال مشارکت فعال دارند و 68 درصد از آن­ها نظام معماری سازمانی را عامل کلیدی برای موفقیت برنامه ­های تحول دیجیتال در سازمان می‌­دانند. جالب آنکه بر طبق گزارش شرکت اینتل (Intel)، برنامه تحول دیجیتال جزئی از کل برنامه‌های معماری سازمانی شرکت بوده است و تحول چه در کسب‌وکار و چه در حوزه دیجیتال، بخشی از وظایف واحد معماری با توجه به واقعیت تغییرات و تحولات دائمی کسب‌وکار و فناوری است.

اصول حاکم بر معماری سازمان دیجیتال

در این بخش به اجمال مروری می­کنیم بر اصول حاکم بر معماری سازمان دیجیتال:

  • تغییر نگرش از پروژه به پلتفرم: برخلاف تصور بسیاری که تحول دیجیتال را یک پروژه یا برنامه مدت‌­دار تصور می­‌کنند، تحول پایانی ندارد و پروژه‌­های تحول یکی پس از دیگری شروع و خاتمه می­‌یابند، آنچه نیازمند توجه جدی­‌تر است ایجاد پلتفرم دیجیتال به‌­عنوان قلب معماری سازمان دیجیتال است.
  • تیم و تشکیلات چابک: در عصری که همه­‌چیز به سرعت درحال دگرگونی است، ساختارهای سازمانی وظیفه‌­ای و رسمی جوابگوی نیازهای دیجیتالی‌­شدن نیست و ساختارهای سرویس‌­گرا، چابک و مجازی باید مورد توجه سازما­ن‌­ها و اکوسیستم­‌ها قرار گیرد.
  • فناوری‌­های مدرن: بدیهی است تحول دیجیتال بدون به‌­کارگیری فناوری‌­های مدرن دیجیتال بی‌­معنا خواهد بود، البته ضرورتی به استفاده از همه فناوری‌­های نوظهور نبوده و باید انتخاب فناوری‌­های دیجیتال متناسب با نتایج معماری و بلوغ حاکم بر سازمان صورت بگیرد.
  • خودکارسازی همه‌­چیز: روندهای نوین در صنعت فناوری اطلاعات از خودکارسازی گردش اطلاعات به خودکارسازی همه‌­چیز (فعالیت­ها، رخدادها و دانش) رسیده است، هدف از این رویکرد برخلاف تصور، صرفا مکانیزاسیون یا تسهیل امور نیست، بلکه در دنیای جدید هر داده­‌ای که ثبت و نگهداری شود، یک دارایی باارزش به‌­حساب آمده که می­توان از آن برای تحلیل رفتار مشتریان و کارمندان، ارتقاء کیفیت خدمات، بهبود روال‌­ها و حتی کشف تهدیدهای امنیتی و آسیب­‌پذیری‌­ها استفاده نمود. به قول صاحب­نظران، “داده” نفت جدید است.

در شکل زیر اصول حاکم بر معماری سازمان دیجیتال نشان داده شده است.

جمع ­بندی: معماری سازمانی و تحول دیجیتال

تحول دیجیتالی فضای رقابتی را تشدید کرده است و سازمان‌ها به‌­ناچار باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن سرویس‌ها و محصولات دیجیتالی جدید را آماده و روانه بازار نمایند. سرویس‌­های دیجیتال بیش‌­از گذشته، هدفمند، مشتری­‌محور، هوشمند و یکپارچه‌­شده ارایه می‌­شوند و سازمان‌­ها و کسب‌­وکار ناچارا باید خود را برای ارایه کارامد این گونه سرویس‌­ها و رقابت در بازار توانمند سازند.

برنامه‌های تحول (کسب‌وکار یا دیجیتال) موضوعی مقطعی نیستند که پس از چند سال تَب آن فروکش کند، بلکه برای آینده‌ای که تنها اصل “ثابت” در کسب‌وکارها، “تغییر و تلاطم” است، شوربختانه شالوده معماری بسیاری از سازمان‌ها و سیستم‌ها بدون توجه به این مهم صورت گرفته است. تحول و تغییر جوهره عصر جدید است و پایانی ندارد، اگرچه شعارها و کلیدواژه‌ها دائماً به­‌روز می‌شود. بدون وجود معماری سازمانی چابک و پلتفرم دیجیتال، کاربرد فناوری‌های دیجیتال نوین نهایتاً در حد تغییرات محدود و مقطعی در همان مدل کسب‌وکاری موجود، محدود خواهد بود بدون آن‌که دگرگونی ملموسی در اکوسیستم و خدمات-محصولات مشاهده شود.

اشتراک‌گذاری محتوا: