ایکون سایت امیر مهجوریان

مدل‌سازی و تحلیل قابلیت‌های کسب‌وکار

قابلیت (Capability) به معنای توانایی برای انجام چیزی/کاری است، قابلیت کسب‌وکار (Business Capability) به معنای توانمندی یا ظرفیتی است که کسب‌وکار داراست و آن را قادر می‌سازد به نتیجه مشخصی نائل آید یا خروجی معینی را ارائه نماید. به زبان ساده‌تر، قابلیت کسب‌وکار در مورد توانمندی/قابلیت یک سازمان (واحد کسب‌وکار) برای انجام یک وظیفه مشخص است، یک قابلیت برای عملیات نیاز به کنشگران، فرایندها، اطلاعات و ابزار/فناوری دارد.

مدل‌سازی و ترسیم نقشه قابلیت‌های کسب‌وکار ازجمله تکنیک‌های نوین در حوزه معماری سازمانی است که به دلیل سادگی و جذابیت آن برای مدیران موردتوجه قرار گرفته است. در مدل‌سازی قابلیت‌های کسب‌وکار، ساختاری سلسله‌مراتبی از قابلیت‌های کسب‌وکار ترسیم می‌شود، این مدل نسبت به مدل سلسله‌مراتب فرایندها دارای پایداری بیشتری است و از طرف دیگر برخلاف مدل ساختار سازمانی یا سلسله‌مراتب کارکردها، محدود به نگاه وظیفه­ای نیست.

پس از شناسایی و مدل‌سازی اولیه قابلیت‌های کسب‌وکار، بر اساس معیارهای مختلف می‌توان نسبت به تحلیل قابلیت‌ها در قالب مدل‌های معماری اقدام نمود. در شکل ‏زیر نمونه‌ای از تحلیل قابلیت‌های کسب‌وکار نمایش داده شده است که در آن قابلیت‌های کسب‌وکار در سه دسته (گروه) راهبردی، پایه و عملیاتی دسته‌بندی شده‌اند و با شکلک­های سه‌گانه وضعیت قابلیت‌های کسب‌وکار – که می‌تواند حاصل تحلیل از جنبه‌های مختلفی همچون کارآمدی، بلوغ، رضایت مخاطبان و غیره باشد – نشان داده شده است.

Business Capability Modeling

تفاوت میان قابلیت، فرایند و سرویس

در ادبیات معماری سازمانی سه مفهوم مرتبط اما متفاوت وجود دارد که جا دارد به‌صورت دقیق‌تر بررسی شود. این سه مفهوم عبارت‌اند از: قابلیت (کسب‌وکار)؛ فرایند (کسب‌وکار) و سرویس (کسب­وکار).

قابلیت‌ کسب‌وکار همان‌طور که گفته شد درباره بلوک‌های سازنده کسب‌وکار (با نگاه ایستا) است و اینکه سازمان برای پاسخگویی به ذینفعان «چه‌کار» می‌کند (باید بکند) و جهت کاربردهای زیر استفاده می‌شود:

  • در سطوح مدیریت ارشد سازمان برای تحلیل معماری کسب‌وکار، شناسایی قابلیت‌های کلیدی یا بازنگری زنجیره ارزش سازمان
  • به‌عنوان ورودی تحلیل‌ها و تصمیمات راهبردی سازمان مورداستفاده قرار می‌گیرد تا برای تحقق راهبردهای جدید نسبت به ایجاد قابلیت‌های جدید، حذف قابلیت‌های منسوخ یا تغییر قابلیت‌های موجود تصمیم‌گیری شود.
  • به‌عنوان عناصر ساختاری/ایستا کسب‌وکار می‌تواند مبنای طراحی و تحول سازمان قرار گیرد.
  • و نهایتاً به‌عنوان بلوک‌های سازنده ایستا مبنایی برای مقایسه معماری بین سازمان‌ها است.

سرویس (خدمت) در ادبیات معماری سازمانی به برون‌داد و خروجی حاصل از فعالیت‌های سازمان در قالب یک محصول/ارزش مشخص برای ذینفعان گفته می‌شود و برای کاربردهای زیر استفاده می‌شود:

  • نگاه جعبه‌سیاه به ورودی/خروجی کسب‌وکار بدون ورود به منابع، ابزارها و فرایندهای تحقق آن
  • شناسایی و طبقه‌بندی مولفه­های کسب‌وکار با قابلیت استفاده مجدد
  • ایجاد زبان مشترک برای توصیف عملیات و تبادلات بین واحدهای کسب‌وکار

همچنین مدل قابلیت کسب‌وکار اساساً با مدل‌های پرکاربرد فرایند متفاوت است، مدل قابلیت کسب‌وکار حالت ایستا و بادوام از توانمندی/امکانات یک کسب‌وکار را توصیف می‌کند درحالی‌که مدل فرایندی حالت پویا و متغیر کسب‌وکار را در زمان مشخصی مدنظر دارد. مدل قابلیت برای توصیف بلوک‌های سازنده سازمان و نحوه همکاری آن‌ها در راستای تحقق اهداف سازمان مفید است، این مدل به منابع، مهارت‌ها و ابزارهای (فناوری) لازم برای پاسخگویی به رخدادها و ارائه خدمات بدون ورود به جزییات توالی فعالیت‌ها و نحوه تحقق آن می‌پردازد؛ اما مدل فرایندی به زنجیره (ترتیب و توالی) فعالیت‌های مرتبط به یکدیگر برای تحقق یک نتیجه (خروجی) مشخص در زمان تعیین‌شده می‌پردازد.

به‌صورت ساده می‌توان گفت قابلیت یعنی «سازمان چه‌کاری انجام می‌دهد» و فرایند یعنی «کارها چگونه انجام می‌شود» و سرویس یعنی «چه خروجی-ارزشی به ذینفعان ارائه می‌شود». اهمیت مدل قابلیت کسب‌وکار در جایگزینی مدل فرایندی یا سرویس نیست، بلکه مکمل آن‌ها است و منجر به تحلیل بهتر معماری سازمان می‌شود.

اشتراک‌گذاری پست: